«سریالهای نمایش خانگی، زنان خانهدار را از خانهداری بیزار میکنند»
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۵۰۶۷۹
کیهان نوشت: در یک سال گذشته ۱۷ سریال از شبکههای نمایش خانگی پخش شده است که تعدادی از زنان این سریالها خانهدار هستند و یا در کنار شغل خارج از خانه، به فعالیتهای خانهداری هم میپردازند.
این درحالی است که طبق آخرین نتایج سرشماری در سال ۱۳۹۵، ۶۲.۱ در صد از جمعیت زنان ایران را زنان خانهدار تشکیل میدادند، یعنی اکثریت جمعیت زنان.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چنین وضعیتی موجب میشود زنان خانهدار، کار خانهداری را یک فعالیت بیارزش و دسته چندم بدانند و دچار کمبود اعتماد به نفس، سرخوردگی و حس بیارزشی شوند. تا جایی که گاهی اوقات از بیان خانهدار بودن خود شرمگین هستند.
بررسیهای انجام شده نشان میدهد فعالیتهای مربوط به خانهداری بهطور درست و کامل نمایش داده نمیشود؛ یعنی بخش اعظم فعالیتهایی که زنان در زمینه نگهداری و تداوم منابع انسانی و مراقبت از کیان خانواده انجام میدهند و محل اجرای آن در منزل است دیده نمیشود.
در اغلب سریالها مشخص نیست که کارهای خانه به دست چه کسی یا چه کسانی انجام میگیرد، ولی خانه همواره تمیز، مرتب و غذا همیشه آماده و لذیذ است.
با توجه به وضعیت اقتصادی و معیشتی عموم مردم، حضور خدمتکار درخانه جهت رسیدگی به امور و انجام کارهای مربوط به خانهداری حالتی غیرفراگیر دارد. نشان دادن خانههای اعیانی و اصطلاحا لاکچری با حضور خدمتکاران مختلف جهت انجام امور، میتواند در پسزمینه ذهن افراد موجب افزایش نارضایتی از نوع زندگی خود و همچنین ایجاد فاصله بین واقعیت و توقعات در زندگی شود. در تعداد قابل توجهی از سریالهای شبکه نمایش خانگی، خانهها با حضور خدمتکاران اداره میشود.
علاوهبر حضور خدمتکاران، استفاده از زنان به عنوان خدمتکار به معنای زنانه بودن فقر و کاهش انتظار زنان سطح پایین جامعه از موقعیت شغلی خود است. هم اکنون نیز سهم زنان از مشاغل خدماتی در یک تقسیمبندی ناعادلانه، بیش از مردان است و کار خانگی که جزو پایینترین ردههای شغلی است، معمولا با کمترین حقوق و مزایا، نصیب زنان میشود و دقیقا بهدلیل ایجاد همین نگرش غلط، عموم مردان حاضر به انجام اینگونه کارها با مبالغاندکی که زنان قبول میکنند، نیستند.
با بررسی این سریالها به شخصیتهایی برمیخوریم که از سطح پایینی از فرهنگ برخوردارند، دغدغه اصلی آنها تغییر ظاهر و پوشش طبق مد روز و خوشگذرانی است. این شخصیتها مدام به دنبال انجام عملهای زیبایی، خرید و پیداکردن فروشگاههای جدید، خرج کردن پول برای نیازهای کاذب و غیرواقعی، فریب مردان و دلبریهای بیجا برای جلب نظر آنان و این دست کارها هستند. در بعضی از سریالها، این ویژگی به تمامی زنان آن سریال تسری پیدا میکند و نتیجه حاصل چیزی نیست جز ضعیف و سطح پایین نشان دادن قشر زنان.
تصویر منعکسشده در محصولات نمایش خانگی از شخصیت زن خانهدار، اغلب موجودی ضعیف، عاجز از تصمیمگیری، ناتوان در رفع نیازهای شخصی و وابسته است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: روزنامه کیهان زنان خانه دار نمایش خانگی خانه داری سریال ها کار ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۰۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شبکه نمایش خانگی مروج چه اندیشهای است؟!
بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود میفرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشهای قرار است ترویج پیدا کند.
سید محمدمهدی موسوی در حوزه نوشت: چندی پیش خبری در رسانهها انتشار یافت مبنی بر این که برای تولید هر قسمت سریال شبکه نمایش خانگی به طور متوسط ۳ تا ۵ میلیارد تومان هزینه میشود و طبعاً بخش قابل توجهی از این هزینه سرسام آور صرف پرداخت به بازیگران یا به تعبیر درستتر سلبریتیها میشود.
به عنوان مثال چنانچه یک سریال شبکه نمایش خانگی ۱۵ قسمت داشته باشد به طور میانگین ۶۰ میلیارد تومان صرف ساخت آن میشود.
بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود میفرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشهای قرار است ترویج پیدا کند.
با نگاهی اجمالی به آثار شبکه نمایش خانگی از آغاز این جریان در سال ۸۹ با تولید و پخش سریال «قلب یخی» تا به امروز که سریال هایی، چون «افعی تهران»، «جنگل آسفالت» و ... مورد توجه مخاطبان پلتفرمهای داخلی است، میتوان به اختصار به نکاتی اشاره کرد که با مقوله سبک زندگی و نوع نگرش به این مساله ارتباط نزدیکی دارد و از همین رهگذر میتوان تا حدی به این پرسش پاسخ داد که آثار شبکه نمایش خانگی مروج چه فکر و اندیشهای هستند؟!
۱-هر چند برخی سریالها در سالهای اخیر مروج زندگیهای تجملاتی یا به اصطلاح لاکچری بوده اند، اما در عین حال، شمار دیگری از آثار با پرداختن اغراق آمیز و بعضاً مغرضانه به مقوله فقر و مشکلات اجتماعی، ترسیم گر زندگی فلاکت بار بوده اند که البته در باره کنایهها و تعریضات غیرمنصفانهای هم به شرایط زیست پس از انقلاب داشته اند که در جای خود نیاز به بحث تفصیلی و عمیق خاص خود دارد.
۲- هنجار زدایی از روابط افراد در کانون خانواده و حتی بین زوجین از دیگر آثار نامطلوب بسیاری از سریالهای شبکه نمایش خانگی است، کما این که بسیاری از جامعه شناسان متدین نسبت به ترویج روابط آزاد و خارج از چارچوب ازدواج در این سریال هشدار داده و میدهند.
واقعیت تلخی که وجود دارد این است که چارچوب خانواده و قوام آن در این سریالها حداقلی است چه آن که بیشتر تصویرگر زندگی افرادی است که بدون هیچ نسبتی حتی با هم در یک خانه زندگی میکنند.
۳-استفاده از کلمات مذموم، رکیک و دشنامهای متعدد از ویژگیهای غیرقابل انکار برخی از همین سریال هاست که طبعاً تداوم این وضع اثر نامطلوبی بر فرهنگ عمومی جامعه هم میگذارد.
۴-به هر حال این واقعیت تلخ غیرقابل انکار است که شبکه نمایش خانگی مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است؛ نگاه و رویکری که به اجمال میتوان به برخی آثار آن همچون جلوه گری سبک زندگیهای لاکچری و ایجاد سرخوردگی در جوانان، تغلیظ نگاه جنسیتی منبعث از فرهنگ غرب به زنان و دختران و البته ضدیت با فرهنگ ناب ایرانی و اسلامی در پرتوی نشر اندیشه غربی اشاره کرد.